بلفاروپلاستی که بیشتر به‌عنوان جراحی زیبایی پلک نیز شناخته می‌شود، یک عمل جراحی زیبایی است که هدف آن کاهش شلی پوست یا پوست اضافی پلک‌ها یا ازبین‌بردن چربی زیر چشم (کیسه‌های چشم) و در نتیجه ایجاد هارمونی دلپذیری از مجموعه پلک و ابرو است. پوست با افزایش سن خاصیت ارتجاعی خود را از دست می‌دهد و چروک می‌شود به‌طورکلی بلفاروپلاستی یک عمل بسیار ایمن با خطر عوارض بسیار کم است، بنابراین در اکثر موارد با موفقیت توسط جراح و رضایت فوق‌العاده توسط بیماران انجام می‌شود در اکثر موارد!بدیهی است که جراحی باید به‌درستی و با تکنیک‌های مناسب و شخصی برای هر بیمار انجام شود.در ادامه به معرفی عوارض جراحی پلک بالا می‌پردازیم.

متأسفانه بیشتر از قبل شاهد انجام بلفاروپلاستی توسط متخصصین پوست، فک و صورت هستیم و جای تعجب نیست که میزان عوارض آنها بالاتر از حد معمول باشد. این جراحی بهتر است توسط جراح پلاستیک چشم و صورت انجام شود. این جراح به اناتومی کامل چشم و پلک تسلط دارد. از طرفی با توجه به حساسیت های چشم بهتر است به دنبال بهترین جراح پلک باشید.

عوارض جراحی پلک بالا

عوارض جراحی پلک بالا

خطرات بلفاروپلاستی کوتاه‌مدت و بلندمدت است. خونریزی کوتاه‌مدت شامل خونریزی بعد از عمل است که می‌تواند با فشرده‌سازی خفیف متوقف شود و عفونت زخم که اگر بیمار به طور منظم پروفیلاکسی آنتی‌بیوتیکی مصرف کند بسیار نادر است. خطرات درازمدت عبارت‌اند از: ایجاد اسکارهای هیپرتروفیک یا نامطلوب که با تکنیک‌های مختلف قابل بهبود هستند. رایج ترین عوارض این جراحی باز ماندن پلک است که تا حد زیادی به مهارت پزشک بستگی دارد. در حقیقت، خطر اصلی به برداشتن بیش از حد پوست مربوط می‌شود که از بسته‌شدن طبیعی پلک‌ها، به‌ویژه در هنگام خواب، جلوگیری می‌کند و باعث ایجاد زخم قرنیه همراه با خشکی چشم، قرمزی در صبح می‌شود.

گاهی اوقات برداشتن بیش از حد عضله می تواند باعث افتادگی پلک شود. برداشتن پوست و عضله اوربیکولاریس همیشه باید بر اساس ویژگی‌های عملکردی چشم انجام شود که می‌تواند از بیمار به بیمار دیگر بسیار متفاوت باشد.

لایه اشکی باید به‌دقت مورد ارزیابی قرار گیرد، تا در حین جراحی آسیبی به ان وارد نشود زیرا می تواند باعث خشکی چشم شود. پلک فوقانی آناتومی بسیار پیچیده‌ای نیز دارد که دارای حداقل 8 لایه مختلف در فضایی بسیار نازک و با عملکردهای پیچیده باز کردن، بسته‌شدن، پلک‌زدن، محافظت و روان‌کننده سطح چشم است. یک متخصص چشم به خوبی با این لایه ها آشنایی دارد.

سه ماهیچه مجزا به این عملکردها اختصاص‌داده‌شده‌اند که در خود پلک فوقانی محصور شده‌اند:

  1. عضله orbicularis که برای بستن چشم عمل می‌کند،
  2. عضله بالابرنده
  3. عضله مولر.

این 2 عضله آخر برای باز کردن پلک به‌صورت خودکار و متقارن استفاده می‌شوند و بلافاصله در زیر سپتوم اربیت چشم و چربی پیش آپونورتیک (که باید در زمان بلفاروپلاستی برداشته شوند) قرار دارند.برش جراحی اشتباه، یک میدان جراحی با دید ضعیف ایجاد می کند و می‌تواند تشخیص این ساختارها را دشوار کند و باعث آسیب مستقیم به یکی از دو عضله شود که منجر به پتوز پلک بعد از عمل می‌شود که به نوبه خود مستلزم جراحی اصلاحی بعدی خواهد بود.

بیمار متوجه پتوز می‌شود زیرا پلک پایین‌تر از قبل از جراحی یا پایین‌تر از چشم طرف مقابل است و در نتیجه ناخوشایندی ایجاد می‌کند. جراح اکولوپلاستیک قادر است آناتومی جراحی پلک فوقانی را به‌خوبی تشخیص دهد و از چنین عوارضی اجتناب کند. علاوه بر این، می‌تواند این عوارض را در جایی که رخ می‌دهد اصلاح کند.

عدم رعایت تقارن

عضله بالابر، روی پوست، چین پلک فوقانی را تشکیل می دهد، ساختار مهمی که به ما اجازه می‌دهد تا اسکار برش بلفاروپلاستی فوقانی را مخفی کنیم و وقتی چشم باز است، جای زخم نامرئی شود. رعایت تقارن و موقعیت چین در نتیجه بعد از عمل بسیار مهم است. ازدست‌دادن تقارن یا امتداد جای برش در خارج از چین پلک، نتیجه را از نظر زیبایی‌شناختی رضایت‌بخش نمی‌کند. 

پتوز غده اشکی

عدم تشخیص پتوز غده اشکی می‌تواند بسیار خطرناک باشد و منجر به برداشتن تصادفی غده در زمان برداشتن چربی پلک شود و باعث خشکی شدید چشم شود. جابه‌جایی غده اشکی در محل آناتومیک آن در طی بلفاروپلاستی بسیار آسان است و در صورت عدم جابه‌جایی، تورم مرتبط با غده اشکی می‌تواند پس از جراحی با نارضایتی بیمار  همراه است و نیاز به عمل مجدد خواهد بود.

 عوارض بعد از عمل و مدیریت آن‌ها

بلافاصله پس از عمل با کبودی و تورم پلک‌ها روبرو می شوید، عارضه ای که می‌توان با قراردادن یخ و وضعیت‌ نیمه نشسته در اولین شب‌های بعد از عمل کاهش یابد. مصرف کورتیزون بعد از عمل می‌تواند به کاهش تورم بعد از عمل کمک کند. این ناراحتی به‌طورکلی با مسکن‌های معمولی قابل‌کنترل است و نیازی به درمان عضلانی یا داخل وریدی ندارد. این عارضه به‌تدریج کاهش می‌یابد و در عرض 2-7 روز به طور کامل ناپدید می‌شود.

کبودی‌ها به‌تدریج محو می‌شوند و در عرض 5-10 روز به طور کامل ناپدید می شوند. تورم، به‌ویژه در صبح، بسته به استعداد فردی بیمار، می‌تواند حتی برای 15 تا 30 روز ادامه داشته باشد. بخیه‌ها معمولاً بعد از 5-7 روز برداشته می‌شوند. اسکارها می‌توانند تا چند ماه قرمز و ضخیم بمانند، سپس به‌تدریج نازک و محو می شوند. برای جلوگیری از رنگ‌دانه شدن جای زخم، ضروری است که بیمار حداقل به مدت شش ماه هر روز یک کرم ضدآفتاب کامل روی جای زخم بمالد. روند بهبود رد بخیه در هر بیمار متفاوت است و تا حد زیادی به پوست بیمار بستگی دارد.

دیدگاه کاربران

0 دیدگاه

دیدگاه خود را وارد کنید