
- پنجشنبه, 05 اسفند
- 0 دیدگاه
علت ورم ناگهانی چشم میتواند شامل موارد زیادی باشد. این در واقع میتواند به شرایطی بستگی داشته باشد که مستقیماً بر روی پلک تأثیر میگذارد، اما همچنین میتواند ناشی از آسیبشناسیهایی باشد که بر ساختارهای داخل و اطراف چشمی چشم تأثیر میگذارد. در موارد دیگر، تورم پلکها نتیجه بیماریهای سیستمیک مسئول ادم عمومی مانند نارسایی کلیه یا قلب است.
تورم پلک به دلیل وجود مایع اضافی در بافتهای همبند ناحیه دور چشم رخ میدهد. این تجمع مایع بهعنوان ادم پلک شناخته میشود.
تورم پلکها میتواند یکطرفه یا دوطرفه باشد، یعنی یک یا هر دو پلک را درگیر کند. علاوه بر این، میتواند بدون علامت یا همراه با خارش یا درد باشد.
در میان علل چشمی، تورم پلکها میتواند نشانه بالینی تحریک، التهاب، عفونت، سوختگی، نیش حشرات، ضربه یا آسیب به چشم باشد. شایعترین علل آلرژیک هستند و شامل واکنشهای موضعی (آلرژی تماسی) یا سیستمیک (بهعنوانمثال رینیت آلرژیک) هستند. از سوی دیگر، خطرناکترین شرایط، سلولیت اربیتال، ترومبوز سینوس کاورنو و تبخال چشمی است.
در بیشتر مواقع، تورم کانونی پلک ناشی از شالازیون یا گل مژه است. حتی بلفاریت بسیار پیشرفته، ورم ملتحمه و تومورهای پلک با تورم موضعی ظاهر میشوند.
ورم ناگهانی چشم، اگر بهدرستی و سریع درمان نشود، میتواند باعث ناراحتی و اختلالات بینایی شود.
دانستن علائم همراه با علل اصلی تورم پلک میتواند از پیامدهای خطرناک برای بینایی و سلامتی جلوگیری کند. در صورت شک در مورد علت تورم پلک، توصیه میشود با پزشک مشورت کنید، بهخصوص برای جلوگیری از عود یا تداوم وضعیت.
در بیشتر موارد، تورم، درد و قرمزی پلک نشاندهنده عفونت فعال چشم است. گاهی اوقات، این علائم میتوانند با ترشحات چرک در یک گوشه چشم همراه باشند. تورم میتواند یکطرفه یا دوطرفه باشد و هر دو پلک بالا و پایین را درگیر کند.
به طور گسترده دلایل زیادی منجر به ورم ناگهانی چشم میشوند که مهمترین آنها عبارتاند از:
آلرژی غذایی عبارت است از واکنش بیش از حد سیستم ایمنی بدن در برابر برخی مولکولهای موجود در غذا. در عمل، ارگانیسم یک فرد آلرژیک، یک ماده بلعیده شده را بهعنوان یک دشمن درک میکند، سپس آنتیبادیهای خاصی را علیه آن تولید میکند ( IgE ) و در نتیجه باعث ایجاد یک واکنش آلرژیک میشود.
دقیقاً مشخص نیست که چه چیزی باعث میشود سیستم ایمنی بدن به این روش غیرطبیعی فعال شود. بااینحال، ما میدانیم که یک استعداد ژنتیکی اساسی در اساس آلرژیهای غذایی وجود دارد که به عوامل دیگری مانند از شیر گرفتن زودهنگام و تغذیه با شیر خشک اضافه میشود.
برخی از واکنشهای آلرژیک از تماس مستقیم با محرکها یا آلرژنها ایجاد میشود که میتواند باعث التهاب حاد پوست یا غشاهای مخاطی شود. در عمل، آسیب با مکانیسم مستقیم در محل تماس رخ میدهد. بااینحال، بر خلاف سایر واکنشهای آلرژیک، واکنشهای تماسی توسط IgE انجام نمیشود، بلکه توسط یک نوع خاصی از لنفوسیتهای T انجام میشود.
بسیاری از مواد میتوانند واکنشهایی از این نوع را تحریک کنند، از داروهای موضعی گرفته تا مواد شوینده، از پارچهها تا لوازمآرایشی، از فلزات (بهعنوانمثال نیکل و کبالت) تا گیاهان، از لاتکس تا عطرها. هر سطحی ممکن است تحتتأثیر قرار گیرد، حتی اگر دستها بیشترین آسیب را در این ناحیه داشته باشند. با قرارگرفتن در معرض هوا (مانند عطرها، ذرات معلق در هوا، گرده یا اسپریهای حشرهکش)، مناطقی که پوشیده از لباس نیستند عمدتاً تحتتأثیر قرار میگیرند.
آلرژیهای تنفسی واکنشهایی هستند که توسط آلرژنهایی ایجاد میشوند که از طریق هوای تنفسی با بدن تماس پیدا میکنند و مشکلاتی را ایجاد میکنند که عمدتاً بر سیستم تنفسی تأثیر میگذارند. انواع آلرژیک فصلی وجود دارد که فقط در زمانهای خاصی از سال ظاهر میشود و اشکال مزمن ناشی از آلرژنهای چندساله که میتوان روزانه با آنها تماس گرفت. آلرژیهای تنفسی فصلی عمدتاً با استنشاق گرده ایجاد میشود و منحصراً در دورههایی از سال که گیاهان شکوفه میدهند (مسئول علفها، گزنهها و کامپوزیتها هستند که هر یک دوره گلدهی خاص خود را دارند) رخ میدهد.
از سوی دیگر، آلرژیهای تنفسی مزمن دوره تناوب ثابتی ندارند و میتوانند توسط کنههای گردوغبار خانگی، کپکها، موهای حیوانات (مانند سگ و گربه) و مواد شیمیایی ایجاد شوند. این نکته را نباید نادیده گرفت که غذا و برخی داروها نیز میتوانند عامل بروز آلرژیهای تنفسی باشند.
بلفاریت التهاب لبه پلک است. میتواند حاد (زخم یا غیر زخم) یا مزمن باشد.بلفاریت اولسراتیو حاد معمولاً توسط یک عفونت باکتریایی (معمولاً استافیلوکوک) یا ویروسی (مانند هرپس سیمپلکس یا واریسلا زوستر) ایجاد میشود. بلفاریت حاد غیر اولسراتیو عمدتاً به دلیل واکنشهای آلرژیک فصلی یا تماسی است و اغلب با روزاسه و درماتیت سبورئیک همراه است.
از سوی دیگر، بلفاریت مزمن میتواند به دلیل ترشح تغییریافته غدد میبومین ایجاد شود. این ساختارهای تشریحی در ضخامت پلک قرار دارند و وظیفه ترشح مخلوطی از لیپیدها را دارند که تبخیر جزء آبی لایه اشکی را کاهش میدهد. شکل مزمن دیگر بلفاریت سبورئیک است.
شالازیون یک التهاب غیرعفونی غدد میبومین است. این ساختارها بهصورت عرضی در پلکهای پایین و بالایی قرار گرفتهاند، جایی که به تولید لایه روغنی لایه اشکی کمک میکنند. اگر مجاری دفعی غدد میبومین واقع در حاشیه پلک مسدود شود، خارجشدن ترکیبات لیپیدی در بافتهای نرم اطراف پلک صورت میگیرد. این تورم مشخصه پلک را مشخص میکند.
شالازیون اغلب با بلفاریت مزمن همراه است.
کراتیت هرپس سیمپلکس یک عفونت قرنیه است که توسط ویروس هرپس سیمپلکس ( HSV ) ایجاد میشود. این یکی از جدیترین مشکلات چشمی است، زیرا میتواند ازبینرفتن شفافیت قرنیه را با کاهش بینایی تعیین کند.
کراتیت هرپس سیمپلکس معمولاً یک هفته پس از تماس ویروس با سطح چشم (عفونت اولیه) رخ میدهد. ضایعات میتوانند هر لایه قرنیه را درگیر کنند و هم توسط عامل ویروسی و هم پاسخ ایمنی ایجاد میشود. تظاهرات عفونت اولیه اغلب خفیف و خود محدود شونده است. بااینحال، مرحله نهفته بیماری به دنبال دارد که در آن ویروس در ریشههای عصبی باقی میماند و سپس در نتیجه عوامل محرک (عفونت عودکننده) دوباره فعال میشود.
ورم ملتحمه یک فرآیند التهابی است که بر روی ملتحمه تأثیر میگذارد که در اثر عفونت، آلرژی یا تحریکات شیمیایی یا فیزیکی ایجاد میشود. ملتحمه که در داخل پلک را میپوشاند و قسمت قدامی و خارجی چشم را تشکیل میدهد، متورم و قرمز به نظر میرسد و مادهای آبکی یا گاهی چرکی ترشح میکند. اگرچه علائم ورم ملتحمه کاملاً آزاردهنده هستند، اما بهندرت در بینایی اختلال ایجاد میکنند.
قرمزی و خارش میتواند یک یا هر دو چشم و همچنین احساس ناخوشایند یک جسم خارجی تودهای را تحتتأثیر قرار دهد. در صورت وجود، ازبینرفتن مواد چرکی از یک یا هر دو چشم منجر به تشکیل پوسته معمولی در طول شب و مشکل درباز کردن چشمها در هنگام بیدارشدن میشود، گویی که آنها چسبیدهاند. اگرچه علائم ورم ملتحمه بهطورکلی در بینایی تداخلی ایجاد نمیکند زیرا این بیماری میتواند تا چند روز پس از ظهور بسیار مسری باشد، تشخیص زودهنگام و درمان مناسب بسیار مهم است.
داکریوسیستیت التهاب کیسه اشکی است که معمولاً در اثر عفونت استافیلوکوک یا استرپتوکوک ایجاد میشود.
اغلب، داکریوسیستیت از انسداد مجرای اشکی بینی (که معمولاً به تخلیه اشک اضافی از چشم کمک میکند) ایجاد میشود. شرایطی که باعث تنگی یا انسداد مجاری اشکی میشود، بنابراین چشمها را در برابر داکریوسیستیت آسیبپذیرتر میکند: استاز پاتولوژیک اشک در واقع علاوه بر تسهیل باعث تحریک غشای مخاطی کیسه اشکی میشود.
داکریوسیستیت ممکن است در هر سنی رخ دهد، اما در کودکان شایعتر است. اینها، در واقع، میتوانند انسداد مادرزادی مجرای اشکی را نیز ایجاد کنند (نقصی که به آن داکروسیستوسل گفته میشود).
علائم داکریوسیستیت حاد شامل ریزش اشک زیاد، درد، قرمزی و ادم در کانتوس داخلی پلک پایین (در گوشه داخلی چشم) است. علاوه بر این، طب فشاری اعمال شده بر روی کیسه اشکی میتواند باعث ترشحات چرکی یا مخاطی از سوراخهای اشک شود.
درماتیت سبورئیک یک التهاب مزمن پوستی است که با فعالیت زیاد غدد چربی و تکثیر خیلی سریع سلولهای پوست مشخص میشود. این اختلال بهویژه در مردان بین 30 تا 40 سال شایع است و عمدتاً در نواحی پوستی غنی از غدد سباسه رخ میدهد.
علل درماتیت سبورئیک هنوز تا حدودی مشخص نشده است، اما به نظر میرسد که به دلیل تعدادی از عوامل محیطی، ژنتیکی، غدد درونریز و رژیم غذایی باشد. همچنین به نظر میرسد که مخمرهای جنس Malassezia که به طور معمول روی پوست وجود دارند، اهمیت خاصی در پاتوژنز درماتیت سبورئیک دارند. این اختلال پوستی میتواند پیش از پسوریازیس یا همراه با آن باشد. همچنین در بیماران مبتلا به اچآیوی یا با اختلالات عصبی (بهویژه بیماری پارکینسون) بیشتر رخ میدهد و ممکن است شدیدتر باشد.
تب لاسا یک بیماری عفونی است که توسط یک عامل ویروسی است. این بیماری عمدتاً در مناطق روستایی غرب آفریقا شایع است. به طور خاص، تب لاسا در نیجریه، لیبریا، سیرالئون و گینه بومی است. در این کشورها، در واقع، مخزن طبیعی عامل ویروسی گسترده است که توسط موش صحرایی که معمولاً محیطهای خانگی را آلوده میکند، نشان داده میشود.
انسان از طریق تماس مستقیم با میزبان آلوده یا با خوردن غذای آلوده به بزاق و ادرار جوندگان آلوده میشود. انتقال انسان به انسان نیز میتواند از طریق تماس با ادرار، مدفوع، بزاق، استفراغ، خون، ترشحات و سایر مایعات بدن افراد مبتلا به تب لاسا رخ دهد. سرایت همچنین میتواند از طریق مواد پزشکی آلوده (مانند سوزن و سرنگ) رخ دهد.
گلوکوم یک بیماری چشمی است که با آسیب پیشرونده به عصب بینایی مشخص میشود. این آسیب تا حدی به دلیل افزایش فشار داخلی در چشم است.
آبسیاه عمدتاً به دودسته گلوکوم با زاویه باز و گلوکوم با زاویه بسته تقسیم میشود. زاویهای که طبقهبندی به آن اشاره دارد، زاویهای است که از محل اتصال بین عنبیه و قرنیه در حاشیه اتاق قدامی تشکیل میشود. از این زاویه مایع بیشتر زلالیه تولید شده توسط جسم مژگانی از چشم خارج میشود (عمدتاً از طریق ترابکولها و کانال شلم). هنگامی که زلالیه بیش از حد تولید میشود یا مانعی وجود دارد که خروج آن را مسدود میکند؛ فشار داخل چشم افزایش مییابد. این که از تجمع بیش از حد مایع ناشی میشود، به عصب بینایی که وظیفه آن انتقال سیگنالهای بصری به مغز است، آسیب میرساند.
هرپس سیمپلکس یک بیماری عفونی ناشی از ویروسی به همین نام است که بر پوست و غشاهای مخاطی صورت یا ناحیه تناسلی تأثیر میگذارد. دو شکل تبخال ناشی از این میکروارگانیسم HSV I و HSV II هستند. اولین شکل، به طور قابلتوجهی گسترده، مسئول ظاهر وزیکولهای پر از مایع شفاف است که معمولاً "تب" نامیده میشود، در پوست صورت، بهویژه در لبها (زخمهای سرد).
همین وزیکولها همچنین میتوانند در ناحیه تناسلی ظاهر شوند، جایی که باعث درد و ناراحتی میشوند و اغلب تا چند هفته پس از بهبودی باقی میمانند. در این موارد ما از تبخال تناسلی صحبت میکنیم (HSV II). هر دو شکل با تماس مستقیم فیزیکی و جنسی منقبض میشوند.
هرپس زوستر چشمی فعالشدن مجدد ویروس واریسلا زوستر (VZV) در چشم است. در واقع، این همان عامل ویروسی است که ابتدا باعث آبله مرغان و در فعالشدن مجدد بعدی و احتمالی (حتی پس از سالها) آتشسوزی سنت آنتونی میشود .
اگر عفونت ثانویه عصب nasociliary را درگیر کند (همانطور که گاهی اوقات با وجود تاول در نوک بینی مشخص میشود)، میتواند کره چشم را نیز تحتتأثیر قرار دهد.
در مرحله اولیه، علائم زونا چشمی غیراختصاصی است و شامل گزگز پیشانی، خستگی و ضعف عمومی است. سپس هرپس زوستر چشمی یک بثورات تاولی روی پیشانی و پلک ایجاد میکند. توزیع بثورات پوستی است: ضایعات در امتداد شاخه چشمی عصب جمجمه پنجم قرار دارند. در مرحله حاد، التهاب دردناک ساختارهای چشمی قدامی و بهندرت خلفی رخ میدهد. این فرآیند علاوه بر درد شدید در داخل و اطراف چشم، باعث ایجاد چندین علامت چشمی میشود: تورم پلک، پرخونی.ملتحمه، ادم قرنیه و فوتو فوبیا.
ما از پرکاری تیروئید در حضور بیشفعالی غده تیروئید صحبت میکنیم. تولید بیش از حد هورمونهای تیروئید منجر به تسریع قابلتوجه متابولیسم میشود که مسئول علائمی مانند کاهش وزن سریع، تاکیکاردی، آریتمی، عرق کردن، عصبی بودن و تحریکپذیری است.
اگر متوجه علائمی مانند کاهش وزن بیدلیل، ضربان قلب سریع، تعریق شدید، تورم در قسمت پایین گردن، یا هر یک از علائم بالا شدید، مهم است که به پزشک خود اطلاع دهید. در واقع، اگرچه پرکاری تیروئید در صورت نادیدهگرفتن میتواند یک بیماری خطرناک باشد، اکثر مردم به درمانهای مختلف موجود پاسخ مثبت میدهند.
کمکاری تیروئید یک بیماری مرضی است که به دلیل تولید ناکافی برخی هورمونهای مهم توسط غده تیروئید ایجاد میشود. اگر کمکاری تیروئید از بدو تولد وجود داشته باشد، بدون درمان، منجر به کرتینیسم (کاهش رشد ذهنی) میشود. کمکاری تیروئید نیز اغلب در بزرگسالی ظاهر میشود، بهویژه در زنان بالای 50 سال. کمبود هورمون تیروئید متابولیسم بدن را مختل میکند و باعث کاهش سرعت آن میشود و مشکلات سلامتی مختلفی مانند اضافهوزن، درد مفاصل، حساسیت بیدلیل به سرما، ضعف عضلانی و مشکلات قلبی ایجاد میکند.
بیماری شاگاس که تریپانوزومیازیس آمریکایی نیز نامیده میشود، یک بیماری عفونی است که توسط تک یاخته Trypanosoma cruzi ایجاد میشود. این انگل توسط ساسهای Triatominae، حشرات خونخوار که عمدتاً در برخی مناطق روستایی مکزیک، آمریکای جنوبی و آمریکای مرکزی زندگی میکنند، به انسان منتقل میشود.
ساسهای آلوده در لحظه سوراخ شدن پوست، مدفوع حاوی T. cruzi را رسوب میدهند. موضوع، خاراندن، میتواند به طور تصادفی به ورود انگل به ارگانیسم از طریق زخم ناشی از نیش حشره ناقل، ملتحمه، غشاهای مخاطی یا هر ضایعه دیگر پوست (بریدگی یا خراش) کمک کند.
بیماری شاگاس همچنین میتواند از طریق انتقال خون از اهداکنندگان آلوده، پیوند اعضا یا معمولاً از خوردن غذا یا نوشیدنی خام آلوده ایجاد شود. علاوه بر این، انتقال از طریق جفت نیز امکانپذیر است. مخازن غیرانسانی شامل سگ، گربه، پوسوم، موش صحرایی و بسیاری از حیوانات دیگر است. دوره کمون تقریباً 1-2 هفته است.
Molluscum contagiosum یک عفونت ویروسی است که باعث ایجاد ضایعات پاپولار در سطح پوست و گاهی اوقات بر روی غشاهای مخاطی میشود. عامل بیماری آبله ویروس است. انتقال از طریق تماس مستقیم، اغلب از نوع مقاربتی، با پوست یا غشاهای مخاطی فرد آلوده صورت میگیرد. این بیماری با تلقیح خود (مثلاً از طریق حولههای مشترک یا اسفنجهای حمام) منتقل میشود.
بیماری گریوز بیماری ناشی از وجود آنتیبادی در جریان خون است که تیروئید را نهتنها برای ترشح هورمونهای اضافی، بلکه در برخی افراد به میزان قابلتوجهی افزایش اندازه (گواتر) تحریک میکند. سطح بالای تیروکسین میتواند متابولیسم را تا حد زیادی تسریع کند و منجر به تعدادی از علائم و مشکلات سلامتی شود. این بیماری در زنان و در دهه سوم و چهارم زندگی شایع است. علت اصلی پرکاری تیروئید است و اغلب آشنایی وجود دارد.
علاوه بر مواردی که قبلاً ذکر شد، چندین نفر مبتلا به بیماری گریوز علائم چشمی مانند اگزوفتالموس مشخصه (چشمهای برجسته) را نشان میدهند. این اختلال در افراد سیگاری شایعتر و شدیدتر است. علاوه بر این، در برخی از افراد، بهاصطلاح میکسدم پرتیبیال ظاهر میشود که با قرمزی، تورم و خارش پوست جلوی پایین پاها و پشتپاها مشخص میشود.
گل مژه التهاب حاد پلک با علت عفونی است. اغلب، توسط باکتریهای پیوژنیک (معمولاً استافیلوکوک) ایجاد میشود. در بیشتر موارد، گل مژه خارجی است و میتواند به دنبال انسداد فولیکول مژگانی و غدد چربی متصل به آن (بهعنوانمثال، در دوره بلفاریت) شروع شود. گل مژه داخلی نادرتر میتواند ناشی از عفونت غده میبومین باشد.
علائم مشخصه گل مژه درد پلک و تورم و قرمزی حاشیه آن است. پارگی، فتوفوبیا، احساس جسم خارجی و ادم بافتهای اطراف ممکن است وجود داشته باشد .
پس از 1 یا 2 روز، گل مژه خارجی بهصورت یک توده دردناک در لبه پلک باقی میماند. بهطورکلی، یک جوش کوچک در محل قراردادن مژه ظاهر میشود. پس از 2-4 روز، چرک از ضایعه خارج میشود. این باعث تسکین سریع علائم و رفع التهاب میشود.
گل مژه داخلی بهصورت یک ناحیه کوچک برجسته یا زردرنگ در غده آسیبدیده ظاهر میشود که با پرخونی، درد و ادم ملتحمه همراه است. التهاب گاهی اوقات با تب همراه با لرز همراه است.
پینگکولا یک ضایعه خوشخیم ملتحمه پیازی (غشای مخاطی که کره چشم و قسمت داخلی پلکها را میپوشاند) است. این رشد شناسایی شده در ناحیه مجاور قرنیه ایجاد میشود که معمولاً درگیر نمیشود.
عللی که باعث ایجاد پینگکولا میشوند ناشناخته هستند، اما به نظر میرسد قرارگرفتن مزمن در معرض عوامل تحریککننده مانند نور خورشید، گرما، گردوغبار، باد یا هوای بسیار خشک ممکن است در ایجاد آن نقش داشته باشد.
پینگکولا عمدتاً در افراد میانسال یا مسن دیده میشود، اما میتواند در جوانان و کودکان نیز دیده شود. علاوه بر این، افرادی که زمان زیادی را بدون محافظ عینک یا کلاه زیر نور خورشید میگذرانند، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به این اختلال هستند. پینگکولا اغلب با بیماری گوچر همراه است.
روزاسه (آکنه روزاسه) یک بیماری پوستی التهابی مزمن است که عمدتاً قسمت مرکزی صورت (گونهها، بینی، چانه و پیشانی) را درگیر میکند.
علل شروع روزاسه ناشناخته است، اما اعتقاد بر این است که بهاحتمال زیاد به دلیل شکنندگی مویرگهای صورت، هم به دلیل استعداد ژنتیکی و هم به دلایل محیطی و سبک زندگی است. درگیری کنههای فولیکولی ( Demodex folliculorum ) و عفونت هلیکوباکتر پیلوری نیز فرضیه شده است .
در بیشتر موارد، روزاسه بزرگسالان (30 تا 50 ساله) با رنگهای روشن را تحتتأثیر قرار میدهد. عوامل تشدیدکننده استرس عاطفی، هوای سرد یا گرم، مصرف غذاهای تند یا تند، فعالیت بدنی، باد، لوازمآرایشی، مصرف نوشیدنیهای گرم یا الکلی هستند. علاوه بر این، کسانی که عادت به سیگارکشیدن، نوشیدن بیش از حد قهوه یا استفاده مکرر از سونا و حمام ترکی دارند، مستعد ابتلا به روزاسه هستند.
برخی از داروهای خاص، بیش از همه، مسئول اثر گشادکننده عروق بر روی مویرگها هستند. داروهای ضدبارداری و کورتیزون. در نهایت، قرارگرفتن در معرض نور خورشید ماهیت التهابی مشکل را افزایش میدهد و نقص را بیشتر آشکار میکند (گرما باعث اتساع عروق میشود).
تراخم یک بیماری عفونی ناشی از باکتری کلامیدیا تراکوماتیس است که ملتحمه را تحتتأثیر قرار داده و باعث التهاب مزمن آن میشود .
تراخم بسیار مسری است و بهراحتی از طریق تماس مستقیم با فرد آلوده (بیشتر چشم به چشم یا دست به چشم) منتقل میشود. سرایت همچنین میتواند از طریق اشتراکگذاری وسایل شخصی آلوده (حوله و لباس) یا از طریق ناقلین (مگسها) رخ دهد. اگر تراخم درمان نشود با تشدید و بهبودی پیشرونده مشخص میشود که میتواند منجر به زخم پلک، تریشیازیس، اختلالات بینایی و کوری غیرقابلبرگشت شود.
در سراسر جهان، تراخم عامل اصلی نابینایی عفونی است. عامل بیماری در بسیاری از مناطق فقیر آسیا، آفریقا، آمریکای مرکزی و جنوبی، استرالیا و خاورمیانه بومی است.
تریکینوزیس یک بیماری است که توسط کرمهای گرد (کرمهای گرد) متعلق به جنس تریکینلا ایجاد میشود.
این انگلها در روده موضعی شده و به مخاط نفوذ میکنند و نسل جدیدی از لاروها را ایجاد میکنند. اینها در حدود 6 تا 8 روز بالغ میشوند و از طریق جریان خون به ماهیچههای مخطط اسکلتی مهاجرت میکنند، جایی که به شکل انگل درونسلولی ایجاد میشوند و برای سالها زنده میمانند.
تریکینوزیس شیوع جهانی دارد. چرخه زندگی این انگل توسط پستانداران، پرندگان و خزندگان، گوشتخواران و همهچیزخواران (مانند خوک، اسب روباه، خرس و گراز وحشی) که از حیوانات دیگر (که ماهیچههای مخطط آنها حاوی لارو علفهای هرز encysted است) تغذیه میکنند، حفظ میشود.
زخم قرنیه یک آسیب جدی به قرنیه است. قرنیه یک غشای شفاف نازک است که جلوی چشم را میپوشاند و از طریق آن میتوان عنبیه و مردمک را دید. این ساختار اجازه میدهد تا نور روی شبکیه متمرکز شود، بنابراین عروقی نیست، اما دارای انتهای عصب آزاد متعددی است که آن را بسیار حساس میکند.
زخم قرنیه شبیه یک زخم باز است و با اختلال در اپیتلیوم قرنیه (سطحی) همراه با التهاب زمینهای مشخص میشود؛ بنابراین، ضایعه میتواند گسترش یابد تا تمام سطح قرنیه را درگیر کند و/یا عمیقاً نفوذ کند که منجر به نکروز استرومای قرنیه و ایجاد یک زخم حفاری شده شود. علائم شامل تاری یا تاری دید، قرمزی پیشرونده ملتحمه، احساس جسم خارجی در چشم، درد چشم، فتوفوبیا (حساسیت به نور) ، ریزش اشک زیاد و ترشحات چرکی است. سایر تظاهرات به علل، اندازه و عمق ضایعه بستگی دارد.
سوختگی ضایعات کموبیش گسترده پوست یا سایر بافتهای زیرین است. آنها در اثر تماس حرارتی (شعله، مایعات داغ، اجسام جامد داغ یا بخار) یا در اثر عمل مواد شیمیایی (اسید موریاتیک، آمونیاک، سود سوزآور و غیره) ایجاد میشوند. جریان الکتریکی و قرارگرفتن در معرض عوامل تابشی، از جمله تابش اشعه ماوراء بنفش خورشیدی نیز میتواند همین اثر را ایجاد کند. سوختگی میتواند هم عوارض سیستمیک و هم عوارض موضعی ایجاد کند. عوامل اصلی در ایجاد این عواقب، ازبینرفتن یکپارچگی سد طبیعی اپیدرم و ازدستدادن مایعات از بافت سوخته است.
عوارض سیستمیک میتواند ناشی از سوختگی عمیق یا سوختگی مناطق وسیعی از سطح بدن باشد. شایعترین آنها هیپوولمی، عفونت بافتهای آسیبدیده، وجود همزمان ترومای بزرگ و آسیب احتمالی ناشی از استنشاق دود است؛ بنابراین، ازدستدادن گرما میتواند قابلتوجه باشد: تنظیم حرارت در درم آسیبدیده وجود ندارد، بهویژه در ضایعات در معرض (هیپوترمی). کمبود الکترولیت و اسیدوز متابولیک نیز ممکن است ایجاد شود. عوارض موضعی شامل اسکار و اسکار است. اسکار بافت نکروزهای است که در اثر سوختگی عمیق ایجاد میشود. اگر منقبض باشد انبساط بافتها را در پاسخ به ادم محدود کرده و باعث ایسکمی موضعی میشود. از سوی دیگر، اسکارها ناشی از بهبودی خودبهخودی هستند. در برخی افراد کلوئید تشکیل میشود.
جمعآوری اطلاعات در مورد بیمار و اختلال او باید بررسی کند که تورم چه مدت وجود داشته است، یکطرفه یا دوطرفه بوده، آیا قبل از آن تروما بوده است یا با علائم یا بیماریهای دیگر همراه است.
معاینه چشم باید محل و ظاهر تورم (اریتماتوز یا رنگپریدگی)، وجود آن در یک یا هر دو پلک و اینکه آیا دردناک و یا گرم است را ارزیابی کند. این معاینه در درجه اول باید حدت بینایی و دامنه حرکت خارج چشمی (کامل یا محدود) را اندازهگیری کند. این آخرین معاینه مهم است، زیرا هر کسری یافت شده به سمت یک اختلال مداری یا رترو - اوربیتال است.
معاینه عمومی باید به دنبال علائم عفونت و علائم بیماریهای احتمالی باشد. هرگونه آسیب به چشم یا پلک را میتوان با استفاده از یک لامپ شکاف ارزیابی کرد. آسیب به رگهای خونی کوچک متعدد و ضربههای جزئی در اطراف چشم میتواند باعث تورم و کبودی شود و ظاهر چشم سیاه را ایجاد کند. پوست صورت از نظر خشکی و تورم (که ممکن است نشاندهنده کمکاری تیروئید باشد) یا علائم درماتیت سبورئیک بررسی میشود.
برخی از یافتهها به تمایز بین دستهبندی اختلالات کمک میکند.
اولین تمایز مهم بین التهاب یا عفونت از یک سو و آلرژی یا اختلالات اشکی از سوی دیگر است. در مرحله بعد، پلکهای متورم باید بر اساس علل مداری و سیستمیک افتراق داده شوند. اگر ادم به طور منظم رخ میدهد میتواند به دلیل واکنش حساسیت بیش از حد به پاککنندههای صورت، عطرها، لوازمآرایش و غیره باشد. اگر تورم پلکها به طور مکرر رخ دهد، اما در غیاب آلرژی شناخته شده، ممکن است ناشی از یک اختلال چشمی یا یک بیماری جدیتر باشد.
درد، قرمزی، گرما و تورم نشاندهنده التهاب یا عفونت است.
وجود خارش حاکی از یک واکنش آلرژیک است، درحالیکه عدم وجود خارش نشاندهنده اختلال عملکرد کلیه یا قلب است.
تورم کانونی پلکها، در غیاب علائم دیگر، بهندرت ناشی از یک بیماری جدی است.
علائم التهاب، بیرونزدگی کره (پروپتوز)، ازدستدادن حدت بینایی و ناتوانی در حرکات خارج چشمی حاکی از اختلال چشمی است (بهعنوانمثال: سلولیت اربیتال، ترومبوز سینوس کاورنو). در این صورت تشخیص و درمان باید در سریعترین زمان ممکن انجام شود تا از پیشرفت بیماری جلوگیری شود.
در بیشتر موارد، تشخیص را میتوان از طریق بالینی ایجاد کرد و نیازی به بررسی بیشتر نیست. در صورت مشکوک بودن به سلولیت اربیتال یا ترومبوز سینوس کاورنو، تشخیص و درمان باید در سریعترین زمان ممکن انجام شود و بیمار باید با توموگرافی کامپیوتری یا تصویربرداری رزونانس مغناطیسی بررسی شود. اگر مشکوک به اختلال عملکرد قلبی، کبدی، کلیوی یا تیروئید باشد، عملکرد اندام بالقوه آسیبدیده با تستهای آزمایشگاهی و تکنیکهای تصویربرداری مناسب ارزیابی میشود.
درمان همیشه به دنبال علت اصلی یا بیماری زمینهای است که باعث تورم پلکها میشود. صرفنظر از علت، اولین اقدام مفید پرهیز از لمس یا مالش چشم است که میتواند اشیاء خارجی یا باکتریهای دیگر را منتقل کند و به تشدید علائم کمک کند.
در زیر برخی از درمانها و رویکردهای دارویی احتمالی که میتوانند به مدیریت این بیماری کمک کنند، ذکر شده است:
استفاده از بسته سرد میتواند به کاهش تورم کمک کند.
لنزهای تماسی را بردارید و تا زمانی که همه علائم برطرف نشوند از آرایش خودداری کنید. ذراتی که آرایش را تشکیل میدهند میتوانند باعث تحریک بیشتر پلکها شوند.
تحریکات ناشی از خشکی چشم را میتوان با استفاده از اشک مصنوعی یا پماد برای تحریک حرکت پلکها و جلوگیری از احساس سوزش کاهش داد.
برای تسکین علائم مرتبط با واکنشهای آلرژیک شدید، پزشک ممکن است یک آنتیهیستامین خوراکی و/یا قطره چشمی کورتیکواستروئید تجویز کند.
از سوی دیگر، عفونتهایی مانند تبخال یا ورم ملتحمه نیاز به تجویز آنتیبیوتیک یا قطرههای چشمی ضدویروسی خاص دارند.
اگر خارش، قرمزی و تورم پلکها به طور مکرر رخ میدهد، باید آزمایش آلرژی در نظر گرفته شود. اگر بیمار آلرژن خاصی را که به آن حساس است بشناسد، میتواند از آن اجتناب کند یا قرارگرفتن در معرض آن را به حداقل برساند. علاوه بر این، ترجیح دادن لوازمآرایش و سایر محصولات آرایشی ضد حساسیت و بدون عطر مفید است.
در صورت حساسیت بیش از حد به مواد نگهدارنده، از قطرههای چشمی بدون آن استفاده کنید.
استفادهکنندگان از لنزهای تماسی میتوانند خطر عفونت یا سوزش پلک را با تمرین تکنیکهای تمیزکردن مناسب و جایگزینی منظم به حداقل برسانند.